معرفی گلمحمد الیاسی

زندگی نامه محمد الیاسی


گل‌محمد الیاسی (زاده ۱۳۳۶ - ورزقان) نماینده اصولگرای ورزقان و خاروانا (استان آذربایجان شرقی) در مجالس چهارم، هفتم و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم میباشد .

گل محمد الیاسی نماینده دور چهارم و هفتم ورزقان

تاریخ تولد : 1336

محل تولد : ورزقان

رشته تحصیلی : مدیریت

تسلط بر زبان های عربی و انگلیسی


محمد الیاسی نماینده مردم ورزقان و خاروانا در دوره های چهارم و هفتم مجلس در خصوص مسائل مختلف استانی گفت و گویی با تبریز بیدار داشته که در ادامه مشروح آن از نظرتان می‌گذرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا ، محمد الیاسی نماینده مردم ورزقان و خاروانا در دوره های چهارم و هفتم مجلس در خصوص مسائل مختلف استانی گفت و گویی با تبریز بیدار داشته که در ادامه مشروح آن از نظرتان می‌گذرد.

برای شروع، معرفی مختصری از فعالیت‌های خودتان در دو دوره نمایندگی در شهرستان ورزقان و خاروانارا بفرمایید.

شهرستان ورزقان - خاروانا کنونی سابقاً با نام بخش ورزقان - خاروانا، تابع شهرستان اهر بود. بنده نیز در مجلس چهارم نماینده ورزقان - خاروانا بودم. چون خودم در یکی از روستاهای منطقه به دنیا آمده و مدتی نیز در همانجا مشغول فعالیت بوده‌ام منطقه ورزقان - خاروانا را مانند خانه خود می بینم؛ حتی عشایر وییلاق های آن ها را نیز می شناسم.

 

شهرستان ورزقان و خاروانا، بخشی یا قسمتی باقیمانده از ورزقان–خاروانا سابق است. ورزقان - خاروانا تا زمانی که شهرستان نبود آخرین روستای آن آناخاتون در نزدیکی فرودگاه تبریز بود. بخش خواجه نیز تابع بخش ورزقان - خاروانا بود. چند تا از دهستان های شهرستان جلفا نیز تابع بخش ورزقان - خاروانا بودند. بخش خواجه را ازورزقان - خاروانا جداکردند تا اینکه هریس شهرستان بشود.در حقیقت ورزقان - خاروانا خانه کرامتی شده بود برای شهرستان‌های اطراف تا قسمتی از توابع آن جدا شده و به شهرستان‌های اطراف بپیوندند اما خود ورزقان - خاروانا در شرایط قبلی خود باقی مانده بود.

بقیه متن مصاحبه را در ادامه مطلب مطالعه نمایید ...

تا اینکه در مجلس چهارم ، در سایه مشیت الهی و تلاش مردم ورزقان - خاروانا، با زحمت بی منت، بنده را به خود بدهکار کردند تا اینکه بنده صرفا بدهکار مردم باشم و نه گروهی خاص؛ و ما مدیون مردم شدیم.

 

مسئولیت در هر عنوانی تعهد و تخصص می طلبد. هر کسی که برای اولین بار وارد مجلس می شود شاید علم تئوری داشته باشد ولی عملا تجربه ندارد.

 

اگر شخصی با صداقت وارد مجلس شده و فقط مدیون مردم باشد، تلاش خواهد کرد در خدمت مردم باشد؛ در نتیجه در راستای حل مشکلات منطقه‌اش و رضای خدا و نیل به اهداف اصلی نظام سعی خواهد کرد.

 

با شناختی که از مشکلات مردم و منطقه داشتم و با عنایت به سابقه اجرایی در بخشداری ورزقان داشتم. حتی افراد را نیز در منطقه می شناختم. بعد از آن در بانک کشاورزی ورزقان که حدود 9 سال مشغول بکار بودم . این آشنایی با منطقه باعث شده بود تا در دوره نمایندگی از تمام مشکلات آقاهانه اولویت‌ها را مد نظر قرار دهم. ضمنا علاقه خدمت به آن منطقه انگیزه ای بزرگ برایم بود. مثلا با اینکه در آزمون بانک کشاورزی حتی می توانستم در هر شعبه ای از استان مشغول بکار شوم ولی ورزقان را انتخاب کردم.

محمد الیاسی دایممق

 

به نظر شما که دو دوره نماینده مردم این منطقه بوده اید چرا مهاجرت از ورزقان - خاروانا بسیار زیاد است؟

اولین مشکلی که به نظر من رسید استقلال ورزقان - خاروانا از شهرستان‌های اطراف بود؛ شهرستان ورزقان–خاروانای فعلی قبل از انقلاب بخشی از شهرستان اهر و حوزه انتخابیه مستقلی بود ولی از نظر تقسیمات کشوری ورزقان–خاروانا زیر نظر شهرستان اهر و در بعضی موارد بخش خاروانا زیر نظر شهرستان مرند بود، مثل جهاد سازندگی.

 

یکی دیگر از مشکلات منطقه مسأله راه‌های مواصلاتی بود. بنابراین از اولویت های اول من تلاش برای شهرستان شدن ورزقان و در ادامه حل کردن مشکلات راه‌های منطقه بود. مسأله بعدی فقدان آب زراعی که نیازمند احداث سدی در منطقه بود که با وزیر محترم نیروی وقت نیز با تشکیل جلسه ای دستور دادند که مسأله آب‌های رودخانه ای و احداث سد اقدام نمایند. چند سدی نیز مطالعه شد. البته بعضی از این سدها در تعریف تئوریک سد نیستند.

 

به علت مریضی، بعضی‌ها تا از روستا به ورزقان - خاروانا، اهر و تبریز برسند جان خود را از دست می دادند؛ در خصوص زنان باردار مشکل حادتر بود. اولویت بعدی بعد از راه و آب مسأله بیمارستان در منطقه بود. فقدان این موارد و وجود مشکلات دیگر، خانواده ها را متضرر می‌کرد که منجر به مهاجرت می شد.مسأله عدم وجود کسب و کار در منطقه نیز مضاف بر مسایل فوق تشدید کننده مهاجرت بودند.

 

پس چرا مهاجرت ها بیشتر به تبریز بوده تا اهر؟

انسان زمانی که از محل اصلی خویش جدا می‌شود تمایل به محل بهتری دارد؛ اگر امکانات داشتند به تهران نیز مهاجرت می کردند. مهاجرت بر مبنای پیش‌بینی امکان زندگی است؛ مهمترین عامل مهاجرت، مسأله اشتغال است. اهر اشتغال آنچنانی نداشت ولی در تبریز امکان اشتغال بیشتر بود.

 

شما چند دوره در انتخابات شرکت و چند دوره نیز انتخابات برگزار کرده‌اید؛ همانطور که پیشترها هم اشاره کرده‌اید همیشه انتخابات ورزقان - خاروانا چالشی بوده است. در این زمینه بفرمایید.

اولین دوره شرکت من در انتخابات، دوره سوم مجلس بود که با نفر سوم حدود 92 رأی اختلاف داشتم.

 

در دوره چهارم مجلس حدود شش ماه قبل از انتخابات بنده را به شهرستان بستان‌آباد منتقل کردند اما با مشیت الهی و همت مردم در دوره چهارم انتخاب شدم در ادوار پنجم و ششم نیز در انتخابات شرکت کردم که انتخاب نشدم.

 

در دوره هفتم جمعی از مردم منطقه تأکید کردند تا در انتخابات شرکت کنم و باز هم در دوره هفتم انتخاب شدم. در دوره هشتم از ورزقان - خاروانا ثبت نام نکردم و از شهرستان شهریار ثبت نام کردم چرا که شایعاتی علیه من درست کرده بودند و همین مرا مجاب به ثبت نام از حوزه انتخابی دیگری کرد تا به شایعات پایان دهم که با لطف الهی از بین حدود 29 نفر کاندیداهای باقیمانده در صحنه انتخابات نفر دوم قرار گرفتم.

 

با اصرار تعدادی از مردم در دوره بعد هم ثبت نام کردم. در آن دوره بنده عضو هیأت مدیره بانکقرض‌الحسنه مهر ایران بودم و چون این بانک خصوصی است بنده برداشتم این بود که شامل قانون استعفا نمی‌شود در حالی که برداشت از قانون انتخابات به این امر قرار گرفت که اعضای هیأت مدیره و مدیران عامل همه بانک‌ها شامل استعفا هستند.

 

از بدو پیروزی انقلاب بنده به علت حضور در بخشداری ورزقان در جریان انتخابات بودم و از دوره سوم نیز در انتخابات شرکت کرده ام.

 

شما حتی در ادواری هم که نماینده نبودید به عنوان نماینده در سایه فعالیت داشتید؛ این مسأله را چگونه تبیین می‌کنید؟

اول اینکه ارتباطات اجتماعی لحظه ای نیستند؛ وقتی انسان در جمعی بزرگ شده باید تا آخر عمر و بعد از آن نیز با وصیت به خانواده دین های خودش را مشخص و اداء نماید.

 

انسان وقتی در طول زندگی مراوده ای با جمعی داشته به راحتی نمی تواند آنها را کنار بگذارد؛ ارتباطات من مربوط به نمایندگی نیست همیشه خودم را مدیون افرادی می بینم که مراوداتی با آنها داشته ام.

 

هر چند که مردم گاهی گلایه می کنند که چرا به صحنه انتخابات ورود نکرده‌ام اما نمایندگی بنده باعث افزایش ارتباطاتم شده و خروج از نمایندگی باعث کاهش ارتباطات نخواهد شد.

همیشه حفظ رابطه با مردم را وظیفه خودم می دانم.

 

جنابعالی همیشه در مسایل استانی هم تأثیرگذار بوده‌اید. از اشراف خود به استان بگویید.

 

ملت ایران در چارچوب نظام اسلامی نسبت به تمام مملکت مسئول هستند. مسئولیت مشاعی است و این هم آموزه دین ماست اما در برخی جاها که آشنایی بیشتر است احساس مسئولیت نیز بیشتر است. حتی در برهه‌ای از زمان در دوره هفتم مجلس مشکلات تبریز را نیز بررسی می‌کردیم. در هر جایی که کاری از دستمان برمی‌آمده دریغ نکرده‌ایم.

گل محمد الیاسی

 

در تمام مدت سابقه بانکی خود را هم حفظ کرده‌اید. 

همانطور که نسبت به مردم همیشه احترام قایل‌ام خودم را عضو خانواده بانک نیز دانسته‌ام. وقتی انسان عضویک خانواده‌ای است بی اهمیتی به آن ممکن و جایز نیست. به طوری که قبل از اتمام مجلس هفتم نیز هماهنگی‌هایی انجام دادم که فردای آن به ادامه خدمتم در بانک حضور یافتم. در هر جایی که بوده‌ام سعی کرده‌ام وظیفه‌ام را به نحو احسن انجام دهم. علیرغم وجود امکان بازنشستگی به بانک برگشتم تا 30 سال خدمتم را تمام کرده و بعد بازنشست بشوم.

 

بعد از سی سال سه سال نیز تمدید کردند. حتی در دوران حضورم در مجلس نیز خودم را به عنوان کارمند بانک معرفی می کردم.

 

چرا ورزقان - خاروانا با وجود امکانات غنی هنوز پیشرفت چندانی نکرده است؟

 

معدن سونگون تمام مسایل ورزقان - خاروانا را پوشش داده است؛ همانند این است که پدر شخصی استاندار باشد و فرزند وی بیکار. چون در ورزقان - خاروانا فاز مثبتی به نام مس سونگون توقع مردم را به صورت افزایشی بالا برده است حتی توقع مسئولین نیز بالا رفته است. اولا برای بهره‌برداری از هر پروژه‌ای حداقل زمان لازم است. قبل از انقلاب نیز مس سونگون بوده است. این امکانات که امروزه در سونگون می‌بینیم در طول زمان به این شکل درآمده است و قبلا چنین نبوده. قبلا هم اشاره کردم کارهای اساسی معدن سونگون صرفا در زمان نمایندگی من انجام گرفته است. در دوره چهارم وقتی آقای هاشمی رفسنجانی به ورزقان تشریف آوردند من متعاقب آن سفر دستور تأمین اعتبار احداث کارخانه تغلیظ مس سونگون را از ایشان گرفتم و نسبت به احداث کارخانه تغلیظ اقدام اولیه گردید و بعد از دوره چهارم مجلس درصدی این کارها انجام شده بود. تا سال 71 کارخانه ای نبود تا آن زمان تمامی استخراج شده ها به جاهای دیگر ارسال می شد و چون این مسأله نفعی برای شهرستان و استان نداشت بر آن شدیم تا کارخانه‌ای احداث شود. مجمع نمایندگان استان نیز تلاش و همکاری بسیاری کردند. ضمناً وزیر وقت نیز حمایت خوبی کردند.

 

اولین کار ما ایجاد راه برای مس سونگون بود. اولین قرارداد کارخانه تغلیظ نیز در همان دوره چهارم بسته شد. این قرارداد حداکثر می بایست تا چهار سال تمام می شد اما در طی سال‌هایی که بنده در مجلس نبودم کمتر از پنجاه درصد از آن کار انجام شده بود. در مجلس هفتم با حمایت های مجمع نمایندگان استان اولین بار کارخانه تغلیظ در سال 85 شروع به کار کرد.

 

از سال 85 به بعد بهره برداری از آن شروع شد. پیشنهادهای بنده در جلسه هیأت دولت و پافشاری بنده بر سه مصوبه: 1) کارخانه ذوب مس سونگون(فاز 2 تغلیظ- ذوب – پالایش- اسید سولفوریک) 2) احداث  بزرگ راه خواجه، ورزقان - خاروانا، نوردوزو 3) سد حاجیلار بر روی رودخانه ارزیل چای که کلاً به رود ارس تخلیه می شود.

 

اگر مصوبات هیأت دولت در سفر رییس جمهور وقت در سال 85 درست پیگیری می شد می‌بایست تاکنون شمش مس در خود سونگون تولید می شد و نیاز به انتقال کنسانتره از سونگون به سایر جاها نبود؟! اما هنوز معلوم نیست چقدر از آن کار انجام شده است. آنچه معلوم است تمام نشده است؟!

 

اگر مدیریت درست حاکم باشد ورزقان – خاروانا می تواند خیلی پیشرفت کند. ضمناً بسیاری از پروژه ها نیز ناقص مانده است که خسارات بسیاری به منطقه وارد می‌شود. پروژه هایی که در دوره هفتم مجلس تصویب و شروع شده بود بعد از آن اکثرا ناقص مانده‌ و یا تعطیل شده است؟!

 

پروژه‌های ملی که در دوره مجلس هفتم تصویب شده بود علیرغم ملی بودن به پروژه استانی تبدیل شده‌اند و همین مسایل باعث نارضایتی مردم می‌شود.

 

در دوره چهارم دستوری از وزیر محترم نیرو گرفته بودم تا برق 20 روستا به صورت رایگان باشد. بعد از مابرق‌ها را قطع کردند و از مردم پول آن را به زور گرفتند؛ هر چند که در دوره مجلس هفتم با لطف الهی آن پول را به مردم برگرداندند.

 

در نهایت اگر روند ساخت و تجهیز کارخانه‌ها به درستی و در زمان مناسب در ورزقانانجام می‌شدشاید نزدیک به 10 هزار نفر مشغول به کار می‌شدند. باید مسئولین و نمایندگان در این خصوص پیگیر باشند. بنده هم از کندی روند این کارها صرفاً سوز دلم را بیان می کنم.

 

روند بازسازی بعد از زلزله راچگونه می‌بینید؟

 

بنده فردای زلزله در منطقه بودم. مردم ورزقان - خاروانا خسارات زیادی در زلزله متحمل شدند. برخی از مسئولین متأسفانه در راستای کمک‌رسانی ناهماهنگ عمل کردند و این باعث تأخیر در خدمت رسانی شد. بنده مردم را در ماه‌های اول از نحوه خدمت‌رسانی راضی ندیدم ولی نهادهای خودجوش مردمی بسیار تلاش کردند. فرایند بازسازی منطقه روند خوبی نداشت و همین قضیه باعث شد دامداران احشام خود را به قیمت پایینی بفروشند.حالا هم امکان خرید مجدد احشام را ندارند.

 

بعد از زلزله مردم برای اینکه خانه‌هایخود را بازسازی کنند مجبور شدند وام‌هایی بگیرند و حالا به خیلی جاها بدهکار هستند مسئولین باید به فکر جبران این خسارت می بودند.

 

در خاتمه عرایض ضمن تشکر از پایگاه اطلاع رسانی تبریز بیدار که در پی گیری مسایل ورزقان – خاروانا حساسیت نشان داده اید. انتظار دارم برخی از مسئولین اجرایی برای کلیه پروژهای مصوب مدت زمان اجرا را لحاظ کرده و منتظر پی گیری دیگران نباشند.