آثار تاریخی ورزقان کتیبه سیغندل


 کتیبه­ ی سیغندل
 
کتیبه سیغندل ازکتیبه های سنگی دوران اورارتویی در آذربایجان هست که در ۲ کیلومتری روستای سیغندیل و تقریبا ۱۵ کیلومتری ورزقان قرار دارد.

اورارتویی نام حکومت مقتدری بوده که از مرکز فلات آناتولی و کناره­یِ دریاچه­ی وان از اتحاد طوایف مختلف ایجاد شده­بود. و بعدها در اثر حملات و کشورگشایی­ها قلمرو آنها تا کناره­های دریای خزر کشیدهشد.

اورارتوییان جنگها و پیروزیهای خود را در کتیبه­های سنگی می­نوشتند. از جمله کتیبه­های نوشته شده توسط اورارتوییان ، کتیبه­ی سغندل است. این کتیبه در نزدیکی روستای سغندل در بالای کوهی به نام زاغی و در پنج کیلومتری ورزقان قرار دارد. طول آن 115 و عرض آن 47 سانتی متر است و مشتمل بر 10 سطر است. کتیبه­ی سیغندل از آثار مهم دوران اورارتویی است که در سال 1330( ه.ش) توسط محمد جواد مشکور کشف شده­است و بر اساس مطالعات انجام شده این کتیبه به « ساردوری دوم ( 33-750 ق.م ) پسر آرگیشی اول تعلق دارد و در آن از حمله به  ناحیه ای کوهستانی پولوآدی و گشودن 21 دژ و تصرف 45 یا 44 شهر در یک روز سخن می رود.»   [1]ملیکیشولی دانشمند و اورارتوشناس گرجی که این کتیبه را ترجمه کرده است از وجود قلعه­های مختلفی در اطراف آن خبر داده و نیز وجود طایفه­ای کوه­نشین در این منطقه را محتمل می­داند.

هیأت باستان شناس آلمانی در سال 1967 و 1971 در اطراف سیغندل به پژو هشهایی مقدماتی دست زده­اند و از وجود دو قلعه در این محل خبر داده­اند که یکی به دوران پیش از تاریخ که به دست ساردوری دوم تسخیر شده­است و دیگری متعلق به اورارتویی­هاست و«این قلعه به دست ساردوری دوم در جوار قلعه­ی قدیمی ساخته شده­است و قلعه­ی مذکور در سیغندل از جمله بزرگترین استحکامات در ایران است.» [2]

     در روزگاران قدیم در بالای کتیبه­ی سنگی قلعه­ای ارمنی نشین [ در حوالی کتیبه ی سیغندل] وجود داشته که مردم کارهای آهنگری خود را به آنها مراجعه می­کردند.»[3] این مورد را سالمندان سیغندل نیز تصدیق می­کنند و نیز به دلیل آشنایی ارامنه و اوراتویی­ها به فن آهنگری وجود ارمنی نشینان در این قلعه بعید به نظر نمی رسد( بخصوص که در زمانهایی ارمنی ها بر آذربایجان مسلط بوده اند.)  محمد جواد مشکور کاشف کتیبه­ی سیغندل، اورارتوییان را ازمدنیتهای دنیای قدیم می­شمارد.

- ترجمه و تفسیر کتیبه سیغندل

                                                              

1 -       ارابه جنگی خدای خالدی به راه افتاد

2 -     آن به کادیا اونی پادشاه پولو آدی حمله کرد

3 -     ناحیه ای کوهستانی است به یاری خالدی توانا

4 -     در ارابه جنگی نیرو مند خالدی این لشکر کشی

5 -    ساردوری پسر آرگیشتی صورت گرفت

6 -     ساردوری گوید من 21 قلعه را گرفتم

7 -     من در یک روز 45 ( یا 44 ) شهر را تصرف کردم ، لیب لی اونی

8 -     شهر پادشاه و شهر مستحکم را در جنگ گرفتم

9 -     ساردوری پادشاه  مقتدر  شاه بزرگ

10-     شاه کشور شاه مملکت  بیا اونی و فرمانروای شهر توشپا

در سطر اول از کتیبه، سخن از خالدی است. خا لدی یکی از خداوندان اورارتویی بوده و در معابد بزرگ در صدر خدایان اورارتوی قرار داشت. وی خدای جنگ بوده که در مقایسه با سایر مجسمه­ها و کتیبه­ها­ی کشف شده ا ز اورارتوییان به « شکل انسان که گاهی با ریش و گاهی بدون ریش و ایستاده بر روی یک شیر، نشان داده شده­است.» [4] آنها برای جنگ از خالدی اجازه می­گرفتند و آنچه در سطر سوم می خوانیم نشان می دهد اورارتوییان معتقد بوده­اند که پیروزی در جنگ حاصل توانایی خالدی است.

در سطر دوم از شخصی به نام کادیااونی نام می برد که پادشاه منطقه پولودآدی بوده است و می نویسد ، خالدی به راه افتاد و به آنجا حمله کرد.

در سطر سوم به توصیف  ناحیه ی پولوآدی می­پردازد و می­گوید منطقه­ای  کوهستانی است  و شایداورارتوییها به منطقه­ی قره­داغ پولوآدی می­گفتند.

در سطر چهارم منظوراز ارابه شاید مجموع لشکرکشی­هایی باشد که معتقد بوده­اند از طرف خالدی انجام می­شده و از قدرت زیاد آن یاد ­شده­است و در سطر پنجم از ساردوری پسر آرگیشتی به عنوان فرمانده یاد می­کند.

سطر ششم از قول ساردوری به تصرف 21 قلعه در منطقه اشاره کرده و در ادامه ودر سطر هفتم از 45 شهر یاد می کند که در عرض یک روز آنها را متصرف شده است  و از  لیب لی اونی به عنوان یکی از شهرهای مهم و محکم یاد می کند که در سطر بعدی از تصرف آن سخن به میان آورده­است. سپس به تعریف و تمجید از  خود به عنوان شاه مقتدر و شاه کشورهای فتح شده می پردازد .

اوراتوئی ها خود را ( بیاای نی ) می گفتند وپایتخت آنها شهر توشپا بوده است.

اینکه اورارتوییان چهل و چهار شهر و بیست ویک قلعه را فتح کرده­اند نشان می­دهد که  در منطقه­ی ورزقان و منطقه­ی منتهی به سیغندل  شهرهای زیادی بوده­است و شاید قلعه ها ی کاسین، زرآوا، وتپه های  نقاره داشی  سکی اوستی، مازار دالی سی  و روستاهای لَه لَلّو، کیقال و غیره از یادگارهای آن دوران باشد. آنچه در کتیبه­ی سیغندل می­خوانیم و به نتیجه می­رسیم این است که منطقه­ی ورزقان و قره­داغ در آن زمان از شکوه و عظمت و رونق بسیاری برخوردار بوده­است.

بی شک کاوشهای باستانشناسی اگر صورت پذیرد (!) به یافته های مهمی دست پیدا خواهیم کرد